بالاخره رفتم پیش اقا رادین
سلام رادین جونم و سلام همه ی نی نی هااااای گل.
زیادی وقت ندارم.فقط بگم که من بالاخره به ارزوم رسیدم و رفتم تهران اما بعد تهران وقتی که اومدم شمال یهو جور شد و من رفتم مشهد و اونجا به نت دسترسی نداشتم که اپ کنم واسه همین یکمی دیر شد.
چشای ضحی جونی هم یه خورده خوب شده فعلا دارو میخوره تا ببینیم چی میشه...
رادین جوووووونم مامانت یه مرخصی 10 روزه گرفته و تو مامانت قراره 1شنبه بیاید شمال منم میخوام بیام خونه ی عزیز پیش تو و چون اونجا به نت دسترسی ندارم نمیتونم 10 روزی اپ کنم اما بعدش میام با یه عالمه عکس...
فعلا هم عکساااااااااای عشقم تو ادامه مطلبه بفرماییـــــــــــــــــــــــد
اولین روزی که اومدم پیشت شبش با هم ساعت 9 رفتیم پارک خیلی خوش گذشت...
فدای ژستت بشم منننننننننننننننننننننن
ســــــخت مشغول لگو بازی
چشاتو خاله بخوره
اینجا داری دوچرختو ناز میکنی یه صدایی از خودت در میاری میمیرم از خنده
قربووووووووووون خنده های از ته دلت بشم نانزنینمممممم
نظر یادتون نره